اینجانب
بسیار خستهام از هفته شلوغی که هنوز تموم نشده و اصل مطلبش که خوندن درسه مونده
واسه آخر هفته ! این هفته از پنجشنبه گذشته به طور مداوم به خوندن مقالات مربوط به کار خودم و ترجمه مقاله سفارشی گذشت و امروز بالاخره سومین سفارش ترجمه رو تموم کردم و
همین پیش پای شما فرستادم و تموم شد و قراره بابتش سومین دستمزد ترجمه ایم رو
بگیرم! اصلا هزینه قابل توجهی نیستا! اما خب بالاخره یه لقمه نون حلال درآوردن
سخته و اون پولی که بابت زحمت خودت میگیری بسیار شیرینه و دلچسب. دیروز واسه اولین
بار مراقب امتحان کارشناسیها بودم و اونا تا تونستن به طرز عجیب و آشکاری تقلب کردن.
تازه فهمیدم همه شیوه های تقلب بیخوده و اگه فک می کنید مراقب نفهمیده کاملا در
اشتباهید، چون مراقب می فهمه فقط دلش میسوزه که به روتون بیاره.
این
روزا شلوغ میگذره و من عاشق روزایی هستم که واسه تا شبش برنامه دارم,مثل این هفته
که بعد از تعطیلیای هفته پیش و استراحت مطلق! تونستم کارامو جمع کنم و کارای ناتموم قبل امتحانا رو تا حدودی ببندم.